شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس در ادامه نوشته های قبلی ام در (a2sts.blogfa.com) تمرین فکر کردن و نوشتن هست.امید هست که بتوانم در این زمینه به کمک مخاطبان عزیز موفق باشم.
با تشکر
سامان تقوی سوق

من سانسوری...!!!

سامان تقوی سوق | دوشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۲۵ ب.ظ

به قلم

سامان تقوی سوق

 چندی پیش یکی از دوستان از اینجانب برای همکاری با نشریه اش دعوت کردند و اینجانب هم از دعوت ایشان استقبال نمودم چرا که در صورت قابل بودن این همکاری را وظیفه می دانستم، و پس از درج مقاله در شماره اول این نشریه برای شماره دوم هم مقاله ای به صورت اشتراکی و مباحثت با خانم شهناز سراج مقاله ای تحت عنوان "بورکراسی اداری و سیستم ها نظارتی" را به ایشان داده ام و به ایشان اجازه دادم که در صورت پذیرفتن این مطلب برای چاپ، می تواند آن را از لحاظ نگارشی ویرایش کند ولی از لحاظ محتوایی نمی خواستم تغییری در محتوای آن ایجاد شود، ولی ایشان متأسفانه از لحاظ محتوایی مقداری از آن را حذف کرده اند، احتمال دادم که منظور اینجانب را مبنی بر اجازه دادن برای ویرایش نگارشی را اشتباه متوجه شدند. به هر حال ایشان حاضر نشدند که اعتراض اینجانب را مبنی بر عمل مذکور را در نشریه اشان به چاپ رساند که مرا به این واداشت که قسمت حذف شده این مقاله را در نشریه ققنوس دانشگاه یاسوج بیاورم و در ادامه مطلبی در مورد خودسانسوری در اینجا درج کنم.

مطلبی که در آن نشریه به همراه خانم سراج نوشتیم؛ عوامل تخلفات اداری که در صورت استمرار به فساد اداری تبدیل می شد را به بررسی گذاشتیم و سعی داشتیم که راه هایی برای برون رفت از این تخلفات و حذف عوامل تخلف زا ارائه دهیم، که یکی سری از عوامل که اتفاقا نقش به سزایی در این تخلفات داشت و در آن نشریه حذف شد عوامل سیاسی بود که در پایین عیناً آورده می شود. در صورتی که بخواهید این مطلب را به طور کامل بخوانید، را با عنوان "برون رفت از فساد اداری" را در همین وب نویس بخوانید.

....

و اما شرایطی که ما را به خودسانسوری وا می دارند چه هستند؟ این سؤالی هست که اینجا سعی داریم به آن پاسخ دهیم.

وقتی خواستم در مورد عوامل خودسانسوری بنویسم و در اینترنت به جستجو پرداختم به مطلبی با تیتر"خودسانسوری برای بقاء"  بر خوردم، کمی مرا به این اندیشه وا داشت که چقدر این جمله می تواند عمق داشته باشد؟ وقتی تلاش کردم کمی ریز شدم در این باره، متوجه شدم خودسانسوری چندین و چند عامل دارد که همگی مانند شاخ و برگ درختی هست که سرانجام ریشه شان از "خودسانسوری برای بقاء" دوانده می شود.

از نظر جامعه شناسی، خودسانسوری حاصل ترس بوده و از جهت روانشناسی محصول نگرانی ها در تاریکی های اجتماعی و آشفتگی های ذهنی منبعث از آن در دامنه یی وسیع و فراگیر است. (دکتر ناصر خادم آدم)

معمولا افراد متفکرچون در برابر جامعه احساس مسئولیت می کنند به تفکر مشغول می شوند البته  منظور افرادی که نیست که بخاطر پست و مسئولیت اداری و سازمانی دارند مجبور به تفکر هستند و منظور افرادی اند که خودجوش در مورد مسائل اجتماعی می اندیشند.

مطمئنا تفکری که معمولا منجر به عقیده ای می شود و از آن جایی که این صاحب این عقیده خود بر حساب نیاز جامعه به چنین اعتقادی رسیده است، چنان که این عقیده با شریط حاکم و یا اجتماعی همسو نباشد و به نوعی ساختارشکنانه تلقی شود، دائما موجب آزار اندیشمندان خواهد شد و صاحب فکر دائم در حال خودآزاری برای اعمال خودسانسوری است؛

پس به رغم فضای حاکم خودممیزی اگر صحنه از پایداری کسانی که می توانند منشاء تحول افکار و تحرک اجتماعی باشند، خالی شود، کشورها در سطوح عقب ماندگی درجا خواهند زد.

مهمترین عامل در زمینه ی شکل گیری یا پیدایش سانسور، در خاورمیانه و خلیج فارس مسائل سیاسی و در ارپاه و کلا کشور های حامی اقتصاد سرمایه داری مسائل اقتصادی است؛ اما افزون بر سیاسی بودن مسأله، سنت های حاکم در جامعه- به ویژه در زمینه های مذهبی، دینی و اخلاقی- عنعنات، رسم و رواج ها، ارتباط دو سویه میان مناسبات اجتماعی و فرهنگی و کلا آنچه ارزش های ملّی قلمداد می شود و در کل رعایت این ها(ولوکه نادرست، غیرعقلانی و ناموجه هم باشد) سبب شده تا سانسور به عنوان پتک محکم بر فرق فرایند پیام رسانی فرود آید.

برای ترقی جامعه باید اعتقاد به ایدئولوژی اعتراض داشت(دکتر ناصر خادم آدم)، پرواضح لازمه ی رشد جمعی رفع نقصان های سد راه این رشد می باشد، از سوی دیگر هم گاها فرهنگ ها و حتی ارزش های جامعه این کاستی ها و سدهای جلوی پیشرفت را به وجود می آورند؛ با توجه به این مبنا، چناچه خواهان رشدی که منجر به رفاه بیشتر در زندگی فرد فرد جامعه می شود، باشیم، می بایست فرهنگ جامعه را به سمتی ببریم که ظرفیت پذیرش انتقادات از شیوه رفتاری اجتماعی، ولو در جزئیات هم، ایجاد شود و این انتقادات بیشتر ما را به فکر کردن در مورد وارد بودن یا نبودن انتقاد و ادارد و نه اینکه در برابر این ایراد گرفتن ها، بلافاصله حالت تدافعی به خود گیریم و عکس العمل هایی از خود نشان دهیم که در آخر اندیشمندان را خودسانسوری وا دارد، البته این نکته بر حاکمان جوامع ملموس تر و با اصطحکاک بیشتری ایراد می شود.

  • سامان تقوی سوق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">