شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس در ادامه نوشته های قبلی ام در (a2sts.blogfa.com) تمرین فکر کردن و نوشتن هست.امید هست که بتوانم در این زمینه به کمک مخاطبان عزیز موفق باشم.
با تشکر
سامان تقوی سوق

اخلاق و پیشرفت در ظرافت فرهنگ و قانونگذاری

سامان تقوی سوق | چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۴:۲۳ ب.ظ

به قلم سامان تقوی سوق

با توجه به اینکه قبلا یکی از عوامل رواج بی اخلاقی در جامعه را عدم تعهد به قانون

دانستیم، جزء اینکه خود عمل نکردن به قانون، در شرایط درست و سالم خود نوعی بی اخلاقی میباشد بلکه میتواند باعثِ ایجاد گرایش به سمت سایر بی اخلاقی نیز شود. با این پیش فرض ترغیب افراد به سمت قانون مداری میتواند از مهمترین برنامه ها برای جلوگیری از رواج "بی اخلاقی" باشد.

برای رسیدن به این فاکتور در زمینه های مختلف فرهنگی و  قانون گذاری باید ظرافت و دقت فراوانی را به خرج داد. از آن جایی که اغلبِ قریب به تمامِ مکاتب برای ترویج  اخلاق بسیار تلاش کردند، به جرأت میتوان گفت که جامعه ای که در اخلاق به رشد کافی رسیده است، اصلی ترین فاکتو پیشرفت را بدست آورده است.

همانطور که میدانیم پیامبر اسلام نیز در بسیاری امور برای مبارزه با بی اخلاقی با ظرافت بسیاری عمل میکردند، مثل حرام کردن شراب را در چند مرحله زیر به انجام رساندند

در موقع نماز شراب نیاشامید - بهتر است شراب ننوشید. شراب ننوشید.

«بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، گناهى در آنچه (قبل از نزول حکم تحریم شراب) خورده اند نیست; ...»(مائده - 93)

(برای مطالعه در مورد روند تدریجی حرام شدن "شراب"  میتوانید با نوشته های آیت الله مکارم شیرازی مراجعه کنید.)

در مبارزه با برده نیز این ظرافت را به شکل زیباتری قابل لمس میباشد، بدین صورت که ابتدا در قران، مردم از اینکه کنیزان خود را برای بدست آوردن مال به تن فروشی به سایرین مجبور کنند، نهی میشوند:

«...و کنیزان خود را براى دستیابى شما به متاع ناپایدار زندگى دنیا مجبور به خودفروشى نکنید. (به خصوص) اگر خودشان مى خواهند پاک بمانند. و هرکس آنها را (بر این کار) اجبار کند، ( سپس پشیمان گردد، و توبه کند) خداوند بعد از این اجبار کردن آنها آمرزنده و مهربان است.» (نور - 33)

 در مرحله بعدی چنین است که با برده و کنیز خود مهربان باشید،

«خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است: آیا (اگر مملوک و برده اى داشته باشید)، این برده هاى شما هرگز در روزیهایى که به شما داده ایم شریک شما مى باشند، آنچنان که هر دو در آن مساوى بوده و از (تصرّف مستقل و بدون اجازه) آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد (شرکاى آزاد) خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را براى کسانى که مى اندیشند شرح مى دهیم.» (نحل - 75)

 و در ادامه به صورت های مختلفی مردم تشویق به آزاد کردن برده و کنیز میشوند.

«هیچ فرد باایمانى مجاز نیست که مؤمنى را به قتل برساند، مگر این که (این کار) از روى خطا و اشتباه باشد; و اگر کسى مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد; مگر این که آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمن شما هستند (و کافرند)، ولى مقتول با ایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها به کافران لازم نیست). و اگر از گروهى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که نمى  تواند (برده آزاد کند) باید دو ماه پى در پى روزه بگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حکیم است. »( نساء - 92)

«خداوند شما را بخاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید مؤاخذه نمى کند; ولى در برابر سوگندهایى که (از روى اراده) محکم کرده اید، مؤاخذه مى نماید.کفّاره این گونه سوگندها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهایى است که غالباً به خانواده خود مى دهید; یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر; و یا آزاد کردن یک برده; و هرکس که نمى توند، باید سه روز روزه بگیرد; این، کفّاره سوگندهاى شماست به هنگامى که سوگند یاد مى کنید (و مخالفت مى نمایید). و سوگندهاى خود را حفظ کنید (و نشکنید.) خداوند آیات خود را این چنین براى شما بیان مى کند، شاید شکر به جا آورید.» (مائده - 89)

این ظرافت در قانونگذاری و برخورد با مسائل ضد فرهنگ و اخلاق حاوی پیام های بسیار زیبایی که در کشورداری و مخصوصا کار فرهنگی بسیار کاربردی میباشند و در کل این که برای رسیدن به حد مطلوب و اعلا باید پله پله و منطقی پیش رفت.

از دیر وقت تا کنون بسیار مواردی داریم که به صورت ضربتی یا قانونی را به تصویب رسیده یا قانون راکدی را به اجراء درآورده شده است. اجرای حجاب اجباری، ممنوع کردن استفاده از رسانه هایی چون ویدئو و ماهواره و اجرای سهمیه بندی بنزین و... .

در مسئله حجاب، حقیقت این است که حکومت هنوز بعد از سی سال مجبور به ایجاد گشت ارشاد برای مبارزه با بدحجابی می باشد.

دنبال کردن این شیوه و شیوه مبارزه پیامبر با بی اخلاقی و بدست آوردن تعهد به قانون از سوی مردم، یک پیام واضح را داشته و آن این بود که برای مبارزه با مفاسد و معضلات اجتماعی کمتر به صورت ضربتی میتواند بهترین اثر را داشته باشد. در حالی که گاها حتی این شیوه نتیجه عکس میدهد، به این منظور که وقتی ما برای باب کردن فرهنگی و یا رسیدن به آرمانی بخواهیم به صورت ضربتی و یکباره دست به کار شویم، بعید نیست که به مرور زمان مجبور به کوتاه آمدن از بسیاری از مواضع خود شویم.

برای نمونه در مورد رسانه ها که در بالا گفته شد، در حالی که اوایل ویدئو و ماهواره ممنوع الاستفاده می بودند، در نهایت به سمتی رفتیم که امروزه غیر از اینکه ویدئو آزاد شده حتی اغلب کسی خود را ملزم  به متعهد بودن به این قانون نمیداند و این موارد جزء اینکه عملا مردم تابعیت قانون بودن را لازم نمیدانند، بلکه چه بسا که به این نتیجه برسند در سایر موارد نیز میتوانند این تعهد را بشکنند و تا حدی پیش روند که حتی با قانونی که اثر مستقیم تری در زندگی آنان دارند و به تبع منغعت آنان و همچنین اکثریت (و قویا کلیت) جامعه در تبعیت در قانون مذکور می باشد، ولی افراد چون در گذشته به این نتیجه رسیدند که مکلف به تبعیت قانون نیستند، به این قانون نیز پشت کرده و به همین ترتیب سطوحی از جامعه  به سمت قانونگریزی ترغیب می شوند.

موضوع دیگری که اینجا باید ذکر شود این است که مسئله ی قانونگذاری باید با ظرافت هر چه بیشتری صورت پذیرد. مثلا در این چندی در فدراسیون فوتبال قوانینی بنا نهاده می شدند که وقتی توسط کارشناسان ورزشی به بحث گذاشته شدند، بسیاری عنوان میکردند که این قانون ضمانت اجرائی ندارد، مثلا در مورد سقف قرارداد بازیکنان که عنوان شد بسیار راه برای دور زدن این قانون پیدا میشود و یا در مورد محدودیت سنی برای مربیان فوتبال (که بعدا این طرح باز پس گرفته شد) گفته میشد که اگر محدودیت سنی برای مربیان گذاشته شود، تیم ها فردی را که خارج از این محدودیت سنی می باشد را با عنوان دیگری (مثلا سرمربی یا مدیر فنی) در تیم به خدمت میگرند. وقتی قانونگذاری با کارشناسی قدرتمند صورت نپذیرد، چنین شرایطی را به دنبال خواهد داشت که دوباره باعث رواج دور زدن قانون میشود.

آنچه اینجا سعی شد که گفته شود، مسئله قانونگذاری و اجرای قوانین میباشد که می بایست در هر کدام با ظرافت و قاطعیت وارد عمل شد، چرا که اگر کمی در این موضوع دقیق شویم، متوجه می شویم که رابطه ی مستقیمی با کثرت اغلب بزهکاری اجتماعی و همچنین رابطه ی مستقیمتر با پیشرفت و آبادانی کشور دارد.

  • سامان تقوی سوق

نظرات  (۶)

سلام
با کلیت مطلب که اجرای "بعضی" قوانین درست و بجا هم به صورت ضربتی مشکل ایجاد میکنند موافقم. ولی باید توجه داشته باشیم که این تنها دلیل مشکل مذکور نیست و موارد دیگری هم هستند. مثلا اصل بعضی از قوانین مصوب مشکل آفرینند، چه ضربتی اجرا شوند و چه تدریجی. مثل بعضی قوانین راهنمایی و رانندگی و...
اما تقریبا با تمام مثالهایی که آوردید مخالفم و به نظرم جایشان در چنین مطلبی نیست و ربطی به موضوع مورد بحث ندارند.
خصوصا قانون حجاب در اداره ها و اماکن عمومی چیزی نیست که ضربتی ایجاد شده یا به عبارتی مطالبه شده باشد. اگر این قانون در 30 سال پیش کشوری غیر از ایران و در جامعه ای غیر اسلامی اجرا می شد، هم از اصل بی ربط بود هم اجرای آن ضربتی. ولی اجرای این قانون در کشور ما خواست اکثریت قاطع مردم بود که در اصل به تعویق افتاده بود و اجرا شد. اجرای ضربتی قانون لزوما به معنی عدم وجود فرهنگ برای پذیرش آن قانون نیست. البته اگر منظورتان رابطه این قانون با شرایط فعلیست که جای بحث دارد. ولی به نظر میرسد هنوز مطالبه مردم جمهوری اسلامی ایران غیر از این نیست.
پاسخ شب نویس به آسمان:
سلام بر شما آقا/خانم آسمان
ممنون از نظر کلیدی شما
گفتید با مثالهایی که در این مطلب آمده مشکل دارید ولی دلیل تان را فقط برای حجاب شرح دادید، و نمیدانم این یعنی اینکه با سایر مثالها مشکلی ندارید یا لزومی به شرح شان نمی دانستید، اما ناچار اینجانب هم فقط سعی میکنم دلایل خود را برای این مثال بیان کنم.
آنچه از شنیده ها و همچنین مستندات ارائه میدهند، حاکی از این می باشد که در وقتی که اقدام به اجباری کردن حجاب کردند، مدتی اعتراضات گسترده ای به این قانون صورت گرفته است تا جایی که آیت الله طالقانی مخالفت خود را صریحا اعلام نمودند؛
«...اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمائیش می کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید.» (کیهان 20 اسفند 57 شماره 10658صفحه 3)
و از سوی دیگر جملات «یا روسری یا توسری» و در مقابل «مرگ بر ارثیه ی رضا کچل» همه نشان از نارضایتی های آن دوره از این موضوع دارد. و اما اینکه امروز هنوز با حجاب اجباری موافق هستند یا نه از توان اینجانب خارج است که بتوانم به قطعیت نظر بدهم.
امیدوارم توانسته باشم مقنوعتان ساخته باشم و اگر هم که نشدید، به زبان ساده اینجا در این مورد ما با هم اختلاف نظر داریم."
با تشکر، امیدوارم همیشه به شب نویس سر بزنید.
سامان عزیز مثال هایی که اوردی بسیار جالب و قابل تامل هستند ، و مهمترین انها همین مسئله و قانون حجاب است ، اولا از اولش ضربتی بوده و به قول یکی از بچه ها اصلی ترین ابزار در انتخابات گذشته ایران روی همین محور بنانهاده شده است ،گاهی شل گرفته شده و گاهی هم سفت !!!
در مورد سایر مسائل هم تلویحا باهات موافقم ... برای روشن تر شدن موضع خودم اینجوری می گم از کسانی که از ابزار های "جنگ سخت " برای مقابله با " جنگ نرم" استفاده می کنند چطور می توان انتظاری جز وخیم تر کردن مسائل داشت؟

راستی آقا/ خانوم اسمان
اگه واقعا خواست اکثریت مردم ایران این است ، بهتر نیست به عنوان یک اصل در قانون اساسی مطرح و مردم به ان رای دهند ؟
اجباری بودن و قانون بودن حجاب در ادارات و ... از مصوبات شورای انقلاب فرهنگی است و این خود موئد این مسئله است که به عنوان یک قانون در قوانین حال حاضر ما مطرح نیست ، اگر مردم ما قاطعانه در یک رفراندوم این اصل را در قانون اساسی درج کنند ، تازه به مسئله اجرای ضربتی و غیر ضربتی ان می رسیم ، که این مسئله نیز جای بحث دارد.
انشاالله در اینده ای نزدیک مقاله ای تحت عنوان "حجاب انتخابی یا اجباری " به این مسئله خواهم پرداخت ...
با تشکر
سید سجاد موسوی
سلام
لینکی که در مطلب آخر دادید باعث شد این مطلب تحلیلی و زیبا رو هم بخونم.
ولی این قسمت که "در مسئله حجاب، حقیقت این است که حکومت هنوز بعد از سی سال مجبور به ایجاد گشت ارشاد برای مبارزه با بدحجابی می باشد."
این مثل اینه که بگیم مثلا حکومت بعد از سی سال هنوز برای جلوگیری از عبور از چراغ قرمز مجبوره سر چراغها پلیس بذاره. خب هر قانونی قانون شکنانی داره که باید جلوشون گرفته بشه. قانون حجاب هم مستثنی نیست.
من با "آسمان" موافقم. تحلیل بسیار خوبی ارائه دادید برای اینکه چطور میشه قانون از نظر جامعه مهم و یا شایدم بی اهمیت جلوه کنه. ولی در مورد مثالها... هرچند مثالهای متعددی میشه در این زمینه مطرح کرد.

چرا پاسخ بالایی رو تغییر دادید؟
همون پاسخ اولی قشنگ تر بود...

پاسخ:
راستش چیزی که اون روز (تابستان پارسال) به اون فکر میکرم و این مثال رو زدم این پاسخ دومی بود که دادم، البته پاسخ قبلی رو هم حذف نکردم و فقط این جواب رو بش اضافه کردم البته الان که خوندمش متوجه شدم واضح ننوشتم و دوباره کمی ویرایش کردم. با تشکر
اصلا چرا متن این مطلب رو حذف کردید؟

پاسخ:
با عرض پوزش، بنده مطلب رو حذف نکرده بودم، بخاطر اشکال فنی در سرور این مشکل به وجود اومد که به لطف شما متوجه این مشکل شدم و دوباره میتوانید نظر خود را به این مقاله هدیه کنید.با تشکر.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">