اخلاق و پیشرفت در ظرافت فرهنگ و قانونگذاری
به قلم سامان تقوی سوق
با توجه به اینکه قبلا یکی از عوامل رواج بی اخلاقی در جامعه را عدم تعهد به قانون
دانستیم، جزء اینکه خود عمل نکردن به قانون، در شرایط درست و سالم خود نوعی بی اخلاقی میباشد بلکه میتواند باعثِ ایجاد گرایش به سمت سایر بی اخلاقی نیز شود. با این پیش فرض ترغیب افراد به سمت قانون مداری میتواند از مهمترین برنامه ها برای جلوگیری از رواج "بی اخلاقی" باشد.
برای رسیدن به این فاکتور در زمینه های مختلف فرهنگی و قانون گذاری باید ظرافت و دقت فراوانی را به خرج داد. از آن جایی که اغلبِ قریب به تمامِ مکاتب برای ترویج اخلاق بسیار تلاش کردند، به جرأت میتوان گفت که جامعه ای که در اخلاق به رشد کافی رسیده است، اصلی ترین فاکتو پیشرفت را بدست آورده است.
همانطور که میدانیم پیامبر اسلام نیز در بسیاری امور برای مبارزه با بی اخلاقی با ظرافت بسیاری عمل میکردند، مثل حرام کردن شراب را در چند مرحله زیر به انجام رساندند
در موقع نماز شراب نیاشامید - بهتر است شراب ننوشید. شراب ننوشید.
«بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، گناهى در آنچه (قبل از نزول حکم تحریم شراب) خورده اند نیست; ...»(مائده - 93)
(برای مطالعه در مورد روند تدریجی حرام شدن "شراب" میتوانید با نوشته های آیت الله مکارم شیرازی مراجعه کنید.)
در مبارزه با برده نیز این ظرافت را به شکل زیباتری قابل لمس میباشد، بدین صورت که ابتدا در قران، مردم از اینکه کنیزان خود را برای بدست آوردن مال به تن فروشی به سایرین مجبور کنند، نهی میشوند:
«...و کنیزان خود را براى دستیابى شما به متاع ناپایدار زندگى دنیا مجبور به خودفروشى نکنید. (به خصوص) اگر خودشان مى خواهند پاک بمانند. و هرکس آنها را (بر این کار) اجبار کند، ( سپس پشیمان گردد، و توبه کند) خداوند بعد از این اجبار کردن آنها آمرزنده و مهربان است.» (نور - 33)
در مرحله بعدی چنین است که با برده و کنیز خود مهربان باشید،
«خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است: آیا (اگر مملوک و برده اى داشته باشید)، این برده هاى شما هرگز در روزیهایى که به شما داده ایم شریک شما مى باشند، آنچنان که هر دو در آن مساوى بوده و از (تصرّف مستقل و بدون اجازه) آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد (شرکاى آزاد) خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را براى کسانى که مى اندیشند شرح مى دهیم.» (نحل - 75)
و در ادامه به صورت های مختلفی مردم تشویق به آزاد کردن برده و کنیز میشوند.
«هیچ فرد باایمانى مجاز نیست که مؤمنى را به قتل برساند، مگر این که (این کار) از روى خطا و اشتباه باشد; و اگر کسى مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد; مگر این که آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمن شما هستند (و کافرند)، ولى مقتول با ایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها به کافران لازم نیست). و اگر از گروهى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که نمى تواند (برده آزاد کند) باید دو ماه پى در پى روزه بگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حکیم است. »( نساء - 92)
«خداوند شما را بخاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید مؤاخذه نمى کند; ولى در برابر سوگندهایى که (از روى اراده) محکم کرده اید، مؤاخذه مى نماید.کفّاره این گونه سوگندها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهایى است که غالباً به خانواده خود مى دهید; یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر; و یا آزاد کردن یک برده; و هرکس که نمى توند، باید سه روز روزه بگیرد; این، کفّاره سوگندهاى شماست به هنگامى که سوگند یاد مى کنید (و مخالفت مى نمایید). و سوگندهاى خود را حفظ کنید (و نشکنید.) خداوند آیات خود را این چنین براى شما بیان مى کند، شاید شکر به جا آورید.» (مائده - 89)
این ظرافت در قانونگذاری و برخورد با مسائل ضد فرهنگ و اخلاق حاوی پیام های بسیار زیبایی که در کشورداری و مخصوصا کار فرهنگی بسیار کاربردی میباشند و در کل این که برای رسیدن به حد مطلوب و اعلا باید پله پله و منطقی پیش رفت.
از دیر وقت تا کنون بسیار مواردی داریم که به صورت ضربتی یا قانونی را به تصویب رسیده یا قانون راکدی را به اجراء درآورده شده است. اجرای حجاب اجباری، ممنوع کردن استفاده از رسانه هایی چون ویدئو و ماهواره و اجرای سهمیه بندی بنزین و... .
در مسئله حجاب، حقیقت این است که حکومت هنوز بعد از سی سال مجبور به ایجاد گشت ارشاد برای مبارزه با بدحجابی می باشد.
دنبال کردن این شیوه و شیوه مبارزه پیامبر با بی اخلاقی و بدست آوردن تعهد به قانون از سوی مردم، یک پیام واضح را داشته و آن این بود که برای مبارزه با مفاسد و معضلات اجتماعی کمتر به صورت ضربتی میتواند بهترین اثر را داشته باشد. در حالی که گاها حتی این شیوه نتیجه عکس میدهد، به این منظور که وقتی ما برای باب کردن فرهنگی و یا رسیدن به آرمانی بخواهیم به صورت ضربتی و یکباره دست به کار شویم، بعید نیست که به مرور زمان مجبور به کوتاه آمدن از بسیاری از مواضع خود شویم.
برای نمونه در مورد رسانه ها که در بالا گفته شد، در حالی که اوایل ویدئو و ماهواره ممنوع الاستفاده می بودند، در نهایت به سمتی رفتیم که امروزه غیر از اینکه ویدئو آزاد شده حتی اغلب کسی خود را ملزم به متعهد بودن به این قانون نمیداند و این موارد جزء اینکه عملا مردم تابعیت قانون بودن را لازم نمیدانند، بلکه چه بسا که به این نتیجه برسند در سایر موارد نیز میتوانند این تعهد را بشکنند و تا حدی پیش روند که حتی با قانونی که اثر مستقیم تری در زندگی آنان دارند و به تبع منغعت آنان و همچنین اکثریت (و قویا کلیت) جامعه در تبعیت در قانون مذکور می باشد، ولی افراد چون در گذشته به این نتیجه رسیدند که مکلف به تبعیت قانون نیستند، به این قانون نیز پشت کرده و به همین ترتیب سطوحی از جامعه به سمت قانونگریزی ترغیب می شوند.
موضوع دیگری که اینجا باید ذکر شود این است که مسئله ی قانونگذاری باید با ظرافت هر چه بیشتری صورت پذیرد. مثلا در این چندی در فدراسیون فوتبال قوانینی بنا نهاده می شدند که وقتی توسط کارشناسان ورزشی به بحث گذاشته شدند، بسیاری عنوان میکردند که این قانون ضمانت اجرائی ندارد، مثلا در مورد سقف قرارداد بازیکنان که عنوان شد بسیار راه برای دور زدن این قانون پیدا میشود و یا در مورد محدودیت سنی برای مربیان فوتبال (که بعدا این طرح باز پس گرفته شد) گفته میشد که اگر محدودیت سنی برای مربیان گذاشته شود، تیم ها فردی را که خارج از این محدودیت سنی می باشد را با عنوان دیگری (مثلا سرمربی یا مدیر فنی) در تیم به خدمت میگرند. وقتی قانونگذاری با کارشناسی قدرتمند صورت نپذیرد، چنین شرایطی را به دنبال خواهد داشت که دوباره باعث رواج دور زدن قانون میشود.
آنچه اینجا سعی شد که گفته شود، مسئله قانونگذاری و اجرای قوانین میباشد که می بایست در هر کدام با ظرافت و قاطعیت وارد عمل شد، چرا که اگر کمی در این موضوع دقیق شویم، متوجه می شویم که رابطه ی مستقیمی با کثرت اغلب بزهکاری اجتماعی و همچنین رابطه ی مستقیمتر با پیشرفت و آبادانی کشور دارد.
- ۹۰/۰۶/۱۶
با کلیت مطلب که اجرای "بعضی" قوانین درست و بجا هم به صورت ضربتی مشکل ایجاد میکنند موافقم. ولی باید توجه داشته باشیم که این تنها دلیل مشکل مذکور نیست و موارد دیگری هم هستند. مثلا اصل بعضی از قوانین مصوب مشکل آفرینند، چه ضربتی اجرا شوند و چه تدریجی. مثل بعضی قوانین راهنمایی و رانندگی و...
اما تقریبا با تمام مثالهایی که آوردید مخالفم و به نظرم جایشان در چنین مطلبی نیست و ربطی به موضوع مورد بحث ندارند.
خصوصا قانون حجاب در اداره ها و اماکن عمومی چیزی نیست که ضربتی ایجاد شده یا به عبارتی مطالبه شده باشد. اگر این قانون در 30 سال پیش کشوری غیر از ایران و در جامعه ای غیر اسلامی اجرا می شد، هم از اصل بی ربط بود هم اجرای آن ضربتی. ولی اجرای این قانون در کشور ما خواست اکثریت قاطع مردم بود که در اصل به تعویق افتاده بود و اجرا شد. اجرای ضربتی قانون لزوما به معنی عدم وجود فرهنگ برای پذیرش آن قانون نیست. البته اگر منظورتان رابطه این قانون با شرایط فعلیست که جای بحث دارد. ولی به نظر میرسد هنوز مطالبه مردم جمهوری اسلامی ایران غیر از این نیست.