شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس در ادامه نوشته های قبلی ام در (a2sts.blogfa.com) تمرین فکر کردن و نوشتن هست.امید هست که بتوانم در این زمینه به کمک مخاطبان عزیز موفق باشم.
با تشکر
سامان تقوی سوق

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

ببخشید که به روزرسانی کمی دیرشد،ولی

سامان تقوی سوق | شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۰، ۰۲:۵۱ ق.ظ

  • سامان تقوی سوق

ببخشید که به روزرسانی کمی دیرشد،ولی

سامان تقوی سوق | شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۰، ۰۲:۵۱ ق.ظ

  • سامان تقوی سوق

خدا آینده را می داند؟ اگر می داند...؟

سامان تقوی سوق | جمعه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۱۶ ب.ظ

به قلم سامان تقوی سوق

در ابتدای این پست به این موضوع اشاره کنم که نه این مطلب و نه هیچ یک مطالب تحلیلی این وب نویس، هیچ کدام نمی توانند اندیشه ی واقعی نگارنده را عنوان کنند، پس خطاب به کسانی که اینجانب را می شناسند این موضوع را روشن می سازم که به هیچ وجه در مورد جهت گیری فکری اینجانب بر این اساس داوری نکنند.

اول اینکه چند لفظ نامناسب برای مطلب چرای فیلم های س* ک* س*(برای جلوگیری از ف ی ل ت ر شدن وب نویس این واژه گان را جدا می نویسم.) مثل برده ی سرمایه داری نوشتم که این عمل به دور از نکات نگارش حرفه ای می باشد و در اینجا با عذر خواهی این واژگان را حذف می کنم.

و اما بر گردیم به سؤال این پست؟ سؤالی که شاید برای خیلی از شما آشنا باشد...

آیا خداوند آینده ما را می داند؟ اگر می داند نقش اختیار ما چیست؟ خوب ما که از همین الان مشخص هست بهشتی هستیم یا جهنمی، پس تلاش برای بهشتی شدن کاریست عبس!

اوایل که این سؤال برایم مطرح شد دانش آموز دبیرستان بودم و متأسفانه دبیران از جواب دادن درست عاجز بودند، وقتی دانشگاه آمدم اساتید گروه معارفمان چندانم نسبت دبیران دبیرستان، علیه السلامی! نبودند و انگار همه و همه از رو یک نوشته ...

ادامه را در ادامه مطلب بخوانید...

  • سامان تقوی سوق

خدا آینده را می داند؟ اگر می داند...؟

سامان تقوی سوق | جمعه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۱۶ ب.ظ

به قلم سامان تقوی سوق

در ابتدای این پست به این موضوع اشاره کنم که نه این مطلب و نه هیچ یک مطالب تحلیلی این وب نویس، هیچ کدام نمی توانند اندیشه ی واقعی نگارنده را عنوان کنند، پس خطاب به کسانی که اینجانب را می شناسند این موضوع را روشن می سازم که به هیچ وجه در مورد جهت گیری فکری اینجانب بر این اساس داوری نکنند.

اول اینکه چند لفظ نامناسب برای مطلب چرای فیلم های س* ک* س*(برای جلوگیری از ف ی ل ت ر شدن وب نویس این واژه گان را جدا می نویسم.) مثل برده ی سرمایه داری نوشتم که این عمل به دور از نکات نگارش حرفه ای می باشد و در اینجا با عذر خواهی این واژگان را حذف می کنم.

و اما بر گردیم به سؤال این پست؟ سؤالی که شاید برای خیلی از شما آشنا باشد...

آیا خداوند آینده ما را می داند؟ اگر می داند نقش اختیار ما چیست؟ خوب ما که از همین الان مشخص هست بهشتی هستیم یا جهنمی، پس تلاش برای بهشتی شدن کاریست عبس!

اوایل که این سؤال برایم مطرح شد دانش آموز دبیرستان بودم و متأسفانه دبیران از جواب دادن درست عاجز بودند، وقتی دانشگاه آمدم اساتید گروه معارفمان چندانم نسبت دبیران دبیرستان، علیه السلامی! نبودند و انگار همه و همه از رو یک نوشته ...

ادامه را در ادامه مطلب بخوانید...

  • سامان تقوی سوق

من سانسوری...!!!

سامان تقوی سوق | دوشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۲۵ ب.ظ

به قلم

سامان تقوی سوق

 چندی پیش یکی از دوستان از اینجانب برای همکاری با نشریه اش دعوت کردند و اینجانب هم از دعوت ایشان استقبال نمودم چرا که در صورت قابل بودن این همکاری را وظیفه می دانستم، و پس از درج مقاله در شماره اول این نشریه برای شماره دوم هم مقاله ای به صورت اشتراکی و مباحثت با خانم شهناز سراج مقاله ای تحت عنوان "بورکراسی اداری و سیستم ها نظارتی" را به ایشان داده ام و به ایشان اجازه دادم که در صورت پذیرفتن این مطلب برای چاپ، می تواند آن را از لحاظ نگارشی ویرایش کند ولی از لحاظ محتوایی نمی خواستم تغییری در محتوای آن ایجاد شود، ولی ایشان متأسفانه از لحاظ محتوایی مقداری از آن را حذف کرده اند، احتمال دادم که منظور اینجانب را مبنی بر اجازه دادن برای ویرایش نگارشی را اشتباه متوجه شدند. به هر حال ایشان حاضر نشدند که اعتراض اینجانب را مبنی بر عمل مذکور را در نشریه اشان به چاپ رساند که مرا به این واداشت که قسمت حذف شده این مقاله را در نشریه ققنوس دانشگاه یاسوج بیاورم و در ادامه مطلبی در مورد خودسانسوری در اینجا درج کنم.

مطلبی که در آن نشریه به همراه خانم سراج نوشتیم؛ عوامل تخلفات اداری که در صورت استمرار به فساد اداری تبدیل می شد را به بررسی گذاشتیم و سعی داشتیم که راه هایی برای برون رفت از این تخلفات و حذف عوامل تخلف زا ارائه دهیم، که یکی سری از عوامل که اتفاقا نقش به سزایی در این تخلفات داشت و در آن نشریه حذف شد عوامل سیاسی بود که در پایین عیناً آورده می شود. در صورتی که بخواهید این مطلب را به طور کامل بخوانید، را با عنوان "برون رفت از فساد اداری" را در همین وب نویس بخوانید.

....

و اما شرایطی که ما را به خودسانسوری وا می دارند چه هستند؟ این سؤالی هست که اینجا سعی داریم به آن پاسخ دهیم.

ادامه را از لینک ادامه مطلب زیر بخوانید...

  • سامان تقوی سوق

من سانسوری...!!!

سامان تقوی سوق | دوشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۲۵ ب.ظ

به قلم

سامان تقوی سوق

 چندی پیش یکی از دوستان از اینجانب برای همکاری با نشریه اش دعوت کردند و اینجانب هم از دعوت ایشان استقبال نمودم چرا که در صورت قابل بودن این همکاری را وظیفه می دانستم، و پس از درج مقاله در شماره اول این نشریه برای شماره دوم هم مقاله ای به صورت اشتراکی و مباحثت با خانم شهناز سراج مقاله ای تحت عنوان "بورکراسی اداری و سیستم ها نظارتی" را به ایشان داده ام و به ایشان اجازه دادم که در صورت پذیرفتن این مطلب برای چاپ، می تواند آن را از لحاظ نگارشی ویرایش کند ولی از لحاظ محتوایی نمی خواستم تغییری در محتوای آن ایجاد شود، ولی ایشان متأسفانه از لحاظ محتوایی مقداری از آن را حذف کرده اند، احتمال دادم که منظور اینجانب را مبنی بر اجازه دادن برای ویرایش نگارشی را اشتباه متوجه شدند. به هر حال ایشان حاضر نشدند که اعتراض اینجانب را مبنی بر عمل مذکور را در نشریه اشان به چاپ رساند که مرا به این واداشت که قسمت حذف شده این مقاله را در نشریه ققنوس دانشگاه یاسوج بیاورم و در ادامه مطلبی در مورد خودسانسوری در اینجا درج کنم.

مطلبی که در آن نشریه به همراه خانم سراج نوشتیم؛ عوامل تخلفات اداری که در صورت استمرار به فساد اداری تبدیل می شد را به بررسی گذاشتیم و سعی داشتیم که راه هایی برای برون رفت از این تخلفات و حذف عوامل تخلف زا ارائه دهیم، که یکی سری از عوامل که اتفاقا نقش به سزایی در این تخلفات داشت و در آن نشریه حذف شد عوامل سیاسی بود که در پایین عیناً آورده می شود. در صورتی که بخواهید این مطلب را به طور کامل بخوانید، را با عنوان "برون رفت از فساد اداری" را در همین وب نویس بخوانید.

....

و اما شرایطی که ما را به خودسانسوری وا می دارند چه هستند؟ این سؤالی هست که اینجا سعی داریم به آن پاسخ دهیم.

ادامه را از لینک ادامه مطلب زیر بخوانید...

  • سامان تقوی سوق