شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس

دست نوشته های سامان تقوی سوق

شب نویس در ادامه نوشته های قبلی ام در (a2sts.blogfa.com) تمرین فکر کردن و نوشتن هست.امید هست که بتوانم در این زمینه به کمک مخاطبان عزیز موفق باشم.
با تشکر
سامان تقوی سوق

۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

تولدم مبارک... (ثبت موقت)

سامان تقوی سوق | پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۴۴ ق.ظ
رمز برای افراد مربوطه در خبرنامه فرستاده شده است، چناچه خبرنامه به شما رسیده می توانید با استفاده از رمز موجود در ایمیل شما ادامه مطلب را بخوانید...


  • سامان تقوی سوق

علل گرایش دختران به مردهای پولدار (ثبت موقت)

سامان تقوی سوق | پنجشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۰، ۰۴:۳۶ ق.ظ

باور عموم بر این است که دخترها مردها و پسرهای پولدار را دوست دارند. بعضی‌ها ادعا می‌کنند که این مسئله ژنتیکی استیعنی بیولوژی دلیل این است که زن‌ها به مادیات بیشتر از چیزهای دیگر اهمیت بدهند. برخی از مردم تصور می‌کنند که این مسئله به محیط بستگی داردیعنی به اشتباه به زنان در سن کم آموزش داده می‌شود که برای مادیات ارزش زیادی قائل باشند و اینکه فقط پول می‌تواند آنها را خوشبخت و راضی کند.

نمی‌توان انکار کرد که یکسری از دخترها مجذوب پول هستند. زنانی هستند که به طرز غیرقابل‌باوری مادی هستند. مسئله جالب این است که این زنان آسیب‌های شدیدی هم به دلیل این رویکرد خود می‌بینند. خیلی از آنها به این دلیل جذب پول می‌شوند که با مردهایی رابطه داشته‌اند که با آنها رفتار درستی نداشته‌اند و خرید کردن تنها راه شاد کردن آنها بوده است.

اما تعداد این دخترها واقعاً خیلی زیاد نیست. پس چرا به نظر می‌رسد که همه دخترها فقط و فقط به پول فکر می‌کنند؟ پاسخ آن به این سادگی که تصور می‌کنید نیست.

چه چیزهایی را می‌توان با پول خرید؟

بااینکه دخترها به آن اندازه‌ای که مردم فکر می‌کنند مجذوب پول نیستند، اما این به آن معنی نیست که مجذوب مردان پولدار نیستند. چیزی که باید درک کنید این است که این دو یکی نیستندممکن است مجذوب مردی پولدار باشید اما دلیل آن ممکن است پول او نباشد.

دلیل آن این است که مردان پولدار رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که دختران عاشق آن هستند. وقتی مردی پول داشته باشد، معمولاً همه موارد زیر را هم دارد:

** اعتماد به ‌نفس: قبل از هر چیز، مردان پولدار اعتماد به ‌نفس بالایی دارند. شغل خوبی دارند، می‌دانند که می‌توانند هر چیزی که بخواهند را بخرند و هیچکدام از مشکلات و استرس‌های مالی که بقیه مردها دارند را ندارند. وقتی بدانید پول کافی برای خریدن هر چیزی که بخواهید را دارید، راحت‌تر اعتماد به ‌نفس پیدا می‌کنید.

** آرامش: یکی دیگر از ویژگی‌های مردهای پولدار این است که تقریباً در همه موقعیت‌ها خونسرد هستند و آرامش دارند. وقتی پول زیادی دارید، چرا نباید آرام باشید؟ خیلی از استر‌س‌هایی که مردهای عادی دارند فقط به دلیل مسائل مالی است.

** بی‌علاقگی: زن‌ها مردهایی را که با آنها بدرفتاری می‌کنند را دوست ندارند اما از مردهایی که به آنها نیازی ندارند، خوششان می‌آید. آیا می‌دانید دختران زیبا در روز چند درخواست رابطه دریافت می‌کنند؟ درخواست رابطه از طرف مردانی که فقط عاشق ظاهر و قیافه آنها هستند خسته‌کننده است و یکی از دلایل اصلی رد کردن آن‌ها می‌شود. اما مردی که پول دارد می‌داند که به نوعی بر مردان دیگر برتری دارد. به همین دلیل به اندازه مردان دیگر برای به دست آوردن دختری جوش نمی‌زند. این مسئله باعث مجذوب شدن بیشتر دختر به او می‌شود.

همه اینها به زبان بدن او نیز تاثیر می‌گذارد و زبان بدن یکی از مهمترین ابزارهای به دست آوردن دختر مورد علاقه تان است. اگر اعتماد به ‌نفس داشته باشید، آرام باشید و چندان خود را علاقه‌مند نشان ندهید، همه ویژگی‌های زبان بدن لازم برای خوش آمدن یک دختر را داریدکه همه اینها با داشتن پول زیاد خود به ‌خود به دست می‌آید.

همانطور که می‌بینید، این پول نیست که دختران مجذوب آن هستند. طریقه رفتار و برخورد مردان پولدار است که آنها را جذب می‌کند. و دلیل اینکه آن مرد آنگونه رفتار می‌کند هم فقط و فقط پول اوست. اگر مردی بتواند همان رفتارها را داشته باشد اما پولش به آن اندازه نباشد، هر دختر مورد علاقه اش را می‌تواند مجذوب خود کند.

مردان پولدار زیادی را می‌بینید که نامزد یا همسر چندان جالبی ندارند. مردهای پولداری می‌‌توانند بهترین دخترها را از آنِ خود کنند که پولشان باعث بالا بردن اعتماد ‌به ‌نفسشان شده باشد.

به دست آوردن دختر مورد ‌علاقه

رمز جذاب بودن داشتن پول زیاد نیست. بااینکه بودن پول ضرری ندارد، اما الزام هم نیست. کاری که باید بکنید این است که زبان بدن، رفتارها و نگرش مردان پولدار را یاد بگیرید. اگر بتوانید دقیقاً همان رفتارها را انجام دهید، مطمئن باشید که می‌توانید دختر موردعلاقه‌تان را به دست آورید.

فقط یادتان باشد که این پول نیست که باعث می‌شود بتوانید دختری را به دست آورید. این اعتماد به ‌نفس، آرامش، اخلاق و زبان بدن شماست که شما را خواستنی می‌کند.

 گرفته شده  از سایت مردمان

  • سامان تقوی سوق

استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

سامان تقوی سوق | دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۱۳ ق.ظ

 

شاید شما هم این باور را دارید که دشمنی پاک از دوستی کثیف بهتر است و این مسئله تا جایی مورد صحت میباشد که در حقیقت گاها حتی دوستی کثیف را از دشمنی کثیف هم بدتر میدانند.

اگر بخواهیم برای صفات بالا مصداق مشخص بیاوریم، پر واضح هست که که روسیه را بتوان به عنوان دوست کثیف! آمریکا را دشمن پاک و انگلیس را دشمن کثیف خواند.

بر کسی پوشیده روسیه از باب دوستی چه نفوذها در کشور چه در طول تاریخ و چه همین الان در کشور ما داشته و چقدر در این راستا موفق بوده و به اهداف خود رسیده است. بسیاری این برنامه های کثیف را ناشی از کینه کمونیست از ایرنیان میدانند! کینه بخاطر اینکه هیچ وقت در طول تاریخ نتوانستند در میان ملت ایرانی جایگاهی پیدا کنند و آنچه هم اکنون میبینیم متأسفانه دولت در همین راستا حتی راه را برای آنها باز کرد و گاها حتی از بسیاری از نهادها متهم به پیاده کردن اسلام کمونیستی در کشور هستیم، آنچه در ظاهر پرواضح هست حکومت چه از سر لج و چه برای هر دلیل دیگری برای مقابله با کشورهای غربی دست به گردن این کشور و کلا کشورهای مشابه مثل چین و کوبا انداخته و حتی در مواردی حکومت از سوی برخی کارشناسان (احتمالا کارشناسان خود فروخته و جیره خوار غرب!) به باج دادن به این کمونیست ها متهم شدند که البته چندی پیش برای حفظ ظاهر هم که شده وقتی ایران از روسیه بخاطر عمل نکردن به تعهداتش به قرارداد خرید موشک های اس S-300 ایران از روسیه، شکایت کرد، وزیر امور خارجه (و شاید مقامی دیگر) روسیه از این شکایت ابراز شگفتی کرد! این ابراز شگفتی در حالت طبیعی خود حرف های بسیاری را در بطن خود دارد که در جهت تقویت اتهام مذکور (باج دادن حکومت با این کشورهای موافقش) میباشد.

"استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" شعار محوری انقلاب ما می بوده، ضمن اینکه باید به این نکته نیز اشاره داشت که اساس قانون اساسی ما نیز بر این پایه ریخته شده که به هیچ وجه نباید "استقلال" مانع از تحقق "آزادی" شود و همچنین آزادی مانع از تحقق "استقلال" کشور باشد. چند مسئله که اینجا مطرح میشود در مورد اینکه؛

 آیا منظور از استقلال خارج شدن از وابستگی آمریکا و کلا غرب و نظام سرمایه داری و آمدن زیر سیطره روسیه و کمونیست می باشد یا اصلا ما به روسیه باج نمیدهیم و یا هیچ وابستگی ما به روسیه نداریم؟ آیا در حال حاضر اغلب بخاطر استقلال و یا به قولی برای مصلحت به آزادی پشت پا نمیزنیم و یا آن را محدود نمیکنیم؟ چقدر حکومت ما با رای مستقیم مردم میباشد و لایق صفت "جمهوری" می باشد؟ و همچنین چقدر حکومت "اسلامی" می باشد و لایق این صفت میباشد؟ اینها سوالاتیست که سعی میشود اینجا پاسخ داده شود و البته شاید به برخی از این سوالات در مطلبی جداگانه آورده شود.

آنچه از معنای استقلال بر می آید مقابل بر هر نوع وابستگی میباشد و به طبع هرگز نمیتوان چنین مفومی از برداشت که از وابسته بودن به این کشور استقلال یابیم و تحت وابستگی سایرین قرار گیریم. سال گذشته پس از سخنرانی شجاعانه آقای احمدی نژاد در مقر سازمان ملل و انتقاد از کلاهک های هسته ای آمریکا و اسرائیل، یک مسئله برای نگارنده ایجاد شد که چندان همسویی با صفت "شجاعت" همسو نبوده و آن مسئله این می بوده که حالا که احمدی نژاد اینقدر قوی ووسط آمریکا توانست از آمریکا و شریک و به قولی اربابش اسرائیل این چنین انتقاد کند، چرا در آنجا حرفی کلاهک های هسته ای روسیه نزدند؟آیا کسی که رئیس دولتی میباشد که شعار اصلیش اخلاق مداری میباشد نمی بایست وقتی قرار است اسم ببرند، میبایست صریح و واضح همه گان را نام ببرد؟ بی شک این اسم نبردن از روسیه خود "چندان بی ربط به اینکه ایران هنوز با روسیه کار دارد و به روسیه نیاز دارد" نمی باشد.

توقیف بی شمار روزنامه های مخالف دولت، دستگیری وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران انحلال احزاب مخالف تا جایی که حتی طرح تک حزبی شدن صراحتا بر زبان آقای احمدینژاد روان شد و در یک کلام وقتی به جایگاه آزادی مطبوعات ایران در دنیا به وضوح میتواند این را بیان کند که چندان همسویی با آزادی (آنطور که حکومتیان باور دارند ایران آزادترین کشور دنیاست) ندارد.

از سویی دیگر وقتی گفته میشود یک حکومت اسلامی می باشد، حداقل انتظاری که از آن میرود این است که تا جای ممکن حداقل به شرع اسلام پایبند باشد. اگر یادمان باشد در جریان حوداث عاشورای 88 که خیلی ها به اتهام محارب دستگیر شدند. تا اینجا به فرض اینکه تمامی اتهامات اثبات شده باشد مشکلی نیست، اما آنچه مسئله ساز میشود این است که با توجه به اینکه بعد از محارب خواندن این افراد توسط حکومت، در همان ماه های حرام اقدام به اعدام این افراد شده بود. درست است که اینها تک موردی می باشد ولی سوأل اینجاست چرا باید در همین تک موردها این عمل خلاف شرع به انجام برسد؟

آنچه اینجا سعی بر آن داشتیم که عنوان کنیم تنها گوشزدی بود به مسئولین که باید با عمل کردن به شعار اصلی نظام سعی بر این داشته باشند که جامعه را از آلوده شدن به شعارزده گی مصون دارند. پر واضح می باشد که تبعات شعارزده گی بر کسی پوشیده نمی باشد.

  • سامان تقوی سوق

روزگاریست عجیب... (ثبت موقت)

سامان تقوی سوق | پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۰۵ ق.ظ

آنچه تا کنون بنظر می رسید انتخاب مشایی برای به قدرت رسیدن یا همان جانشینی احمیدنژاد می بوده و اما پس از گفتن نظر جدید احمدی نژاد در مورد خلقت مبنی بر اینکه "هر آنچه خدا خلق کرده انسان می‌تواند خلق کند" به یکباره تمام پیش بینی ها و تحلیل ها را به ریخت و شب نویس امشب متوجه شده که پس از آن که آقای رحیم مشایی از القابِ دمِ دستِ حکومتیان بی نصیب نشد و لقب انحرافی را به خود گرفت و در عرصع ای که فعالیت میکرد، مهره ی سوخته شده بود حال احمدینژاد را بعنوان جانشین !! خود انتخاب کرده و سخنان خودشان را از زبان آقای احمدی نژاد میزنند!

البته رحیم مشایی قبلا نیز که از موسیقی سرایی در هنگام خواندن قران شروع کرده بود، و بعد مسائل ایرانیت را عنوان میکرد و در آخرین مرحله خود به جایی رسیده بود که عصمت و مدیریت  پیامبران الهی را زیر سؤال برده بودند، حال که عملا از این مقام سوخته شدند احمدی نژاد به ادامه مسیر ایشان عزم کرده و در ادامه همان مسیر1 دیروز (چهارشنبه) با عنوان کردن این مسئله جانشینی خود را اعلام نمودند و به قول آیت الله مصباح یزدی رفتند به صوی اومانیست.

  • سامان تقوی سوق

دعوت به همکاری (ثبت موقت)

سامان تقوی سوق | چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۴:۳۰ ب.ظ

با عرض ادب خدمت دوستان عزیز و خوانندگان گرامی، شب نویس اینجا از تمامی شما برای همکاری با این وب نویس از تمام دوستان دعوت به عمل می آورد. و شما میتوانید با همکاری خود بیش از پیش تشکرات ما را برانگیزانید.

  • سامان تقوی سوق

اخلاق و پیشرفت در ظرافت فرهنگ و قانونگذاری

سامان تقوی سوق | چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۴:۲۳ ب.ظ

به قلم سامان تقوی سوق

با توجه به اینکه قبلا یکی از عوامل رواج بی اخلاقی در جامعه را عدم تعهد به قانون

دانستیم، جزء اینکه خود عمل نکردن به قانون، در شرایط درست و سالم خود نوعی بی اخلاقی میباشد بلکه میتواند باعثِ ایجاد گرایش به سمت سایر بی اخلاقی نیز شود. با این پیش فرض ترغیب افراد به سمت قانون مداری میتواند از مهمترین برنامه ها برای جلوگیری از رواج "بی اخلاقی" باشد.

برای رسیدن به این فاکتور در زمینه های مختلف فرهنگی و  قانون گذاری باید ظرافت و دقت فراوانی را به خرج داد. از آن جایی که اغلبِ قریب به تمامِ مکاتب برای ترویج  اخلاق بسیار تلاش کردند، به جرأت میتوان گفت که جامعه ای که در اخلاق به رشد کافی رسیده است، اصلی ترین فاکتو پیشرفت را بدست آورده است.

همانطور که میدانیم پیامبر اسلام نیز در بسیاری امور برای مبارزه با بی اخلاقی با ظرافت بسیاری عمل میکردند، مثل حرام کردن شراب را در چند مرحله زیر به انجام رساندند

در موقع نماز شراب نیاشامید - بهتر است شراب ننوشید. شراب ننوشید.

«بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، گناهى در آنچه (قبل از نزول حکم تحریم شراب) خورده اند نیست; ...»(مائده - 93)

(برای مطالعه در مورد روند تدریجی حرام شدن "شراب"  میتوانید با نوشته های آیت الله مکارم شیرازی مراجعه کنید.)

در مبارزه با برده نیز این ظرافت را به شکل زیباتری قابل لمس میباشد، بدین صورت که ابتدا در قران، مردم از اینکه کنیزان خود را برای بدست آوردن مال به تن فروشی به سایرین مجبور کنند، نهی میشوند:

«...و کنیزان خود را براى دستیابى شما به متاع ناپایدار زندگى دنیا مجبور به خودفروشى نکنید. (به خصوص) اگر خودشان مى خواهند پاک بمانند. و هرکس آنها را (بر این کار) اجبار کند، ( سپس پشیمان گردد، و توبه کند) خداوند بعد از این اجبار کردن آنها آمرزنده و مهربان است.» (نور - 33)

 در مرحله بعدی چنین است که با برده و کنیز خود مهربان باشید،

«خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است: آیا (اگر مملوک و برده اى داشته باشید)، این برده هاى شما هرگز در روزیهایى که به شما داده ایم شریک شما مى باشند، آنچنان که هر دو در آن مساوى بوده و از (تصرّف مستقل و بدون اجازه) آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد (شرکاى آزاد) خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را براى کسانى که مى اندیشند شرح مى دهیم.» (نحل - 75)

 و در ادامه به صورت های مختلفی مردم تشویق به آزاد کردن برده و کنیز میشوند.

«هیچ فرد باایمانى مجاز نیست که مؤمنى را به قتل برساند، مگر این که (این کار) از روى خطا و اشتباه باشد; و اگر کسى مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایى به کسان او بپردازد; مگر این که آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد که دشمن شما هستند (و کافرند)، ولى مقتول با ایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها به کافران لازم نیست). و اگر از گروهى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خونبهاى او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که نمى  تواند (برده آزاد کند) باید دو ماه پى در پى روزه بگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حکیم است. »( نساء - 92)

«خداوند شما را بخاطر سوگندهایى که بدون توجه یاد مى کنید مؤاخذه نمى کند; ولى در برابر سوگندهایى که (از روى اراده) محکم کرده اید، مؤاخذه مى نماید.کفّاره این گونه سوگندها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهایى است که غالباً به خانواده خود مى دهید; یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر; و یا آزاد کردن یک برده; و هرکس که نمى توند، باید سه روز روزه بگیرد; این، کفّاره سوگندهاى شماست به هنگامى که سوگند یاد مى کنید (و مخالفت مى نمایید). و سوگندهاى خود را حفظ کنید (و نشکنید.) خداوند آیات خود را این چنین براى شما بیان مى کند، شاید شکر به جا آورید.» (مائده - 89)

این ظرافت در قانونگذاری و برخورد با مسائل ضد فرهنگ و اخلاق حاوی پیام های بسیار زیبایی که در کشورداری و مخصوصا کار فرهنگی بسیار کاربردی میباشند و در کل این که برای رسیدن به حد مطلوب و اعلا باید پله پله و منطقی پیش رفت.

از دیر وقت تا کنون بسیار مواردی داریم که به صورت ضربتی یا قانونی را به تصویب رسیده یا قانون راکدی را به اجراء درآورده شده است. اجرای حجاب اجباری، ممنوع کردن استفاده از رسانه هایی چون ویدئو و ماهواره و اجرای سهمیه بندی بنزین و... .

در مسئله حجاب، حقیقت این است که حکومت هنوز بعد از سی سال مجبور به ایجاد گشت ارشاد برای مبارزه با بدحجابی می باشد.

دنبال کردن این شیوه و شیوه مبارزه پیامبر با بی اخلاقی و بدست آوردن تعهد به قانون از سوی مردم، یک پیام واضح را داشته و آن این بود که برای مبارزه با مفاسد و معضلات اجتماعی کمتر به صورت ضربتی میتواند بهترین اثر را داشته باشد. در حالی که گاها حتی این شیوه نتیجه عکس میدهد، به این منظور که وقتی ما برای باب کردن فرهنگی و یا رسیدن به آرمانی بخواهیم به صورت ضربتی و یکباره دست به کار شویم، بعید نیست که به مرور زمان مجبور به کوتاه آمدن از بسیاری از مواضع خود شویم.

برای نمونه در مورد رسانه ها که در بالا گفته شد، در حالی که اوایل ویدئو و ماهواره ممنوع الاستفاده می بودند، در نهایت به سمتی رفتیم که امروزه غیر از اینکه ویدئو آزاد شده حتی اغلب کسی خود را ملزم  به متعهد بودن به این قانون نمیداند و این موارد جزء اینکه عملا مردم تابعیت قانون بودن را لازم نمیدانند، بلکه چه بسا که به این نتیجه برسند در سایر موارد نیز میتوانند این تعهد را بشکنند و تا حدی پیش روند که حتی با قانونی که اثر مستقیم تری در زندگی آنان دارند و به تبع منغعت آنان و همچنین اکثریت (و قویا کلیت) جامعه در تبعیت در قانون مذکور می باشد، ولی افراد چون در گذشته به این نتیجه رسیدند که مکلف به تبعیت قانون نیستند، به این قانون نیز پشت کرده و به همین ترتیب سطوحی از جامعه  به سمت قانونگریزی ترغیب می شوند.

موضوع دیگری که اینجا باید ذکر شود این است که مسئله ی قانونگذاری باید با ظرافت هر چه بیشتری صورت پذیرد. مثلا در این چندی در فدراسیون فوتبال قوانینی بنا نهاده می شدند که وقتی توسط کارشناسان ورزشی به بحث گذاشته شدند، بسیاری عنوان میکردند که این قانون ضمانت اجرائی ندارد، مثلا در مورد سقف قرارداد بازیکنان که عنوان شد بسیار راه برای دور زدن این قانون پیدا میشود و یا در مورد محدودیت سنی برای مربیان فوتبال (که بعدا این طرح باز پس گرفته شد) گفته میشد که اگر محدودیت سنی برای مربیان گذاشته شود، تیم ها فردی را که خارج از این محدودیت سنی می باشد را با عنوان دیگری (مثلا سرمربی یا مدیر فنی) در تیم به خدمت میگرند. وقتی قانونگذاری با کارشناسی قدرتمند صورت نپذیرد، چنین شرایطی را به دنبال خواهد داشت که دوباره باعث رواج دور زدن قانون میشود.

آنچه اینجا سعی شد که گفته شود، مسئله قانونگذاری و اجرای قوانین میباشد که می بایست در هر کدام با ظرافت و قاطعیت وارد عمل شد، چرا که اگر کمی در این موضوع دقیق شویم، متوجه می شویم که رابطه ی مستقیمی با کثرت اغلب بزهکاری اجتماعی و همچنین رابطه ی مستقیمتر با پیشرفت و آبادانی کشور دارد.

  • سامان تقوی سوق

الهیّاتِ کافری

سامان تقوی سوق | شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۰، ۰۹:۵۰ ب.ظ
اگر دین ندارید، لا اقل کافر باشید...!شیخ سرفه‌ای کرد و ادامه داد: «ذکر لا اله الّا اللّه برترین اذکار است و آخرین درجه‌ی ایمان. چرا؟ زیرا جامع مقام کفر و ایمان است. ابتدا می‌گویی: خدایی نیست (لا اله) بعد می‌گویی مگر خداوند یگانه (الّا اللّه). آن ذکری که جامع مقام کفر و ایمان باشد، برترین اذکار است. من بارها گفته‌ام که بر کافریِ کسی طعنه مزنید. کسی چه می‌داند، شاید این کافری مقدّمه‌ی ایمان باشد. همه‌ی ما برای مؤمن شدن ابتدا باید کافر شویم، کافر به همه‌ی خدایان ریز و درشت. کفر مقدّمه‌ی ایمان است و بلکه جزیی از ایمان است؛ یعنی بعد از این‌که به اللّه مؤمن شدی، کافی نیست صرفاً بگویی اللّه، بلکه هم‌چنان باید قبل از اللّه بگویی لا اله الّا اللّه، یعنی کافریّت خود را علی الدّوام در میان آوری تا مؤمن باشی و مؤمن بمانی. خلاصه این‌که بر کافری کسی طعنه مزنید. شاید دری باشد به ایمان‌اش.»
«شیخنا! اگر کسی در کافری مقام کرد و از آن‌جا رهی به دهی نگشود، چه؟» کافری از گوشه‌ی خانقاه پرسید.
«در این صورت، حظّ او از حقیقت در این عالم، به قدر وجه سالبه‌ی حقیقت بوده است. کفر حقیقی، درجه‌ای از ایمان است، حتّی اگر به ایمانِ ایجابی منتهی نشود. بی‌خدایی، از پرستش خدایان دروغین، همانا به مراتب به حقیقت نزدیک‌تر است، زیرا بی‌خدایی، مصداق «لا الهیّت» است که نیمه‌ای از راه حقیقتِ الوهی است. اگر کافر، در مقامِ لا الهیّت، جدّ و جهدی کرده و خلوصی ورزیده باشد، انشاءاللّه معذور و مأجور است عند اللّه. جان کلام این‌که (شیخ دستی به ریش‌اش کشید، لحظه‌ای درنگ کرد و ادامه داد) اگر دین ندارید، لا اقل کافر باشید».
شیخ دست به دعا برداشت: «خدایا نکند که «نه کافر-نه مؤمن» از دنیا رویم که خسران مبین است، ایمان‌مان نمی‌دهی، مقام کافری عطا کن! خدایا چنان کن سرانجام کار، که گر مؤمن از دنیا نمی‌رویم، کافر از دنیا برویم.»

شیخ سخن تمام کرد: «بالنّبی و آله»

این مطلب از وب نویس حباب  متعلق به آقای یاسر میردامادی گرفته شده است.

  • سامان تقوی سوق

انسانها برای دوست داشتن هستند

سامان تقوی سوق | جمعه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۰، ۰۲:۴۲ ب.ظ

این پست مطلب زیبایی از وبنویس دست نوشته ها  میباشد.

این نوشته عینا از دست نوشته ها آورده شد.

داستان زیر را مطالعه نمائید.شاید برای شما هم اثر بخش باشد:

مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود. ناگهان پسر 4 ساله اش سنگی برداشت و با آن چند خط روی بدنه ماشین کشید.

مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که در دستش داشت، این کار را می کرد!

در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد.

وقتی پسرک پدرش را دید، با نگاهی دردناک پرسید:

کی انگشتانم دوباره رشد می کنند؟!

مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد. او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که از کرده خود بسیار ناراحت و پشیمان بود، جلوی ماشین نشست و به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود:

دوستت دارم بابایی

روز بعد آن مرد خودکشی کرد!

عصبانیت و دوست داشتن هیچ حد و حدودی ندارند. دومی را انتخاب کنید تا یک زندگی زیبا و دوست داشتنی داشته باشید. این را نیز به یاد داشته باشید که:

وسایل برای استفاده کردن هستند و انسانها برای دوست داشتن.

اما مشکل جهان امروز این است که انسانها مورد استفاده واقع می شوند و به وسایل عشق ورزیده می شود.

بیایید همواره این گفته را به یاد داشته باشیم:

وسایل برای استفاده کردن هستند.

انسانها برای دوست داشتن هستند.

 

  • سامان تقوی سوق

'گزارش: آمبولانس شهر خراب شد، دنیای خانواده از بین رفت...

سامان تقوی سوق | دوشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۰، ۱۲:۳۲ ق.ظ
شاید تا قبل از این اگر کسی به من می گفت کسی بر اثر نیش زنبور فوت شده، یا به یاد خاطرات مرحوم پدرم می افتادم و یا گمانم به سوی کشورهای قحطی زده می رفت، تا اینکه دیروز در حادثه ای که از نزدیک ناظر بر آن بودم زن 30 ساله ای (آمنه نصرتی) در شهر سوق وقتی در حال آماده کردن سفره ی افطار می بوده، بر اثر نیش زنبور راهی بهداری شده در آنجا نیز که به علت نبودن امکانات مجبور شدن که دستور به اعزام این فرد برای بیمارستان دهدشت داده شد، که به علت در دسترس نبودن راننده آمبولانس مدتی نه چندان کم در این شرایط حساس معطل ماندند و وقتی هم که این انتظار به پایان رسید ومرحومه آمنه  را همراه با آمبولانس به سمت دهدشت اعزام نمودند، آمبولانس در نمیه ی راه خراب شد و پس از ناامیدی از وضع آمبولانس و اقدام برای جابجایی به وسیله نقلیه دیگر (که حدود 20 دقیقه به طول انجامید) مرحومه بر اثر قطع کپسول اکسیژن و تنگی نفس به کما رفته اند، که البته شنیده ها همچنین حاکی از این است که غیرحرفه ای بودن کادر پزشکی همراه در این امر کم تأثیر نبوده است و همچنین وقتی به بیمارستان تقریبا مصدوم به کل از دست رفته بودند و تیم پزشکی توانسته بودند به هر زحمتی بود ایشان را تا نزدیک های سحر زنده نگه دارند و اما در آخر مشخص شد که بیش از این کاری از دست پزشکان بر نمی آمد. و این در حالی بود که پزشکان اذعان داشتند که اگر زودتر بیمار را رسانده بودند شانس بسیار بیشتری برای برگرداندن مصدوم داشتند. این روایت از دست رفتن مادر دو فرزند 2و 3.5 ساله بود است.
لازم به ذکر است که این موارد در حالی هست که در طی تماس تلفنی که با مسئول بهداری سوق داشتم بر این امر تأکید داشتند که امکانات این درمانگاه کامل می باشد، در حالی که سابقا هم فردی دیگری (مهنایی نامی) که به علت نبود کپسول اکسیژن (از حداقلات یک درمانگاه) در درمانگاه سوق هم متأسفانه دار فانی را وداع گفتند و همچنین بر اساس شواهد، این درمانگاه (بهداری سوق) متعلق به سالهای قبل از انقلاب می باشد و هیچ تغییری در ساختمان و تجهیزات آن تا کنون  به انجام نرسیده است و نکته ی قابل توجه تر اینکه  ماشین های موسو اهدایی سازمان بهداشت جهانی به تمامی مراکز درمان یخش های شهرستان کهگیلویه با تصمیم شخصی رئیس مرکز بداشت شهرستان به صورت اجاره ای در اختیار شرکت نفت قرار گرفته است

  • سامان تقوی سوق